اعتیاد به غرب

در تاریخ یکی از موضوعات مهم در درگیری‌ها و جنگ‌ها، مسئله جنگ روانی بوده است؛یعنی به اصطلاح یک مسئله «نبود» را «بود» کردن، آدرس‌های غلط دادن، تردید در جبهه دشمن ایجاد کردن و... یکی از مهم‌ترین اصول جنگ روانی بوده است. اما به نظر بنده امروز موضوع جنگ روانی به صورت نوین، با وجود فضای مجازی و دسترسی بیشتر آحاد ملت به این امکان نرم‌افزاری شکل حادتری به خود گرفته و سبب شده است دشمن همه تمرکز خود را در جنگ روانی در این بخش بگذارد. دشمن در این جنگ تلاش می‌کند همه فرصت‌های نظام را به تهدید و تمام تصمیم‌های ملت را به تردید تبدیل کند که این موضوع بسیار مهمی است.

امروز در همه موضوعات مربوط به جمهوری اسلامی، این راهبرد به منزله جنگ روانی دشمن مطرح شده که نباید اجازه دهند هیچ نقطه سفیدی برای جمهوری اسلامی مطرح شود و همه اتفاق‌های کشورشان را به مثابه یک شکست بزرگ و نقطه سیاه بزرگ در پرونده جمهوری اسلامی مطرح کنند. همگان دیدند که در بحث کرونا چه اتفاقاتی در جهان به ویژه آمریکا و انگلیس افتاد؛ از جمله اینکه بعد از سال‌ها اقتصاد انگلیس وارد مرحله رکود شد و در آمریکا بیش از پنجاه میلیون نفر انسان بیکار شدند؛ به عبارتی تمام اقتصاد بین‌الملل در تب و تاب این جریان می‌سوزد، اما می‌بینیم همین جریان‌هایی که بیشترین ناکارآمدی و ضربه را در کرونا دریافت کرده‌اند، امروز بدون ذکر موضوع کرونا، تمام پس‌لرزه‌های کرونا را به مثابه ناکارآمدی، و ضعف نظام ما تلقی می‌کنند. متأسفانه ناکارآمدی بعضی از مسئولان به این موضوع دامن زده است، در حالی که امکان انجام اقدامات بهتر وجود داشت.

به هر جهت یک اتفاق بین‌المللی همه کشورها را درگیر کرده است، در حالی که این موضوع در فضای مجازی و به صورت گسترده به مثابه یک نقطه بسیار سیاه در پرونده جمهوری اسلامی مطرح می‌شود. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرمایند اگر تحریف از بین برود، تحریم و تهدیدها هم از بین می‌رود، یعنی امروز تحریم داستانی است که با تحریف در حال پروار شدن است و به عنوان یک پدیده بسیار تأثیرگذار در زندگی مردم اثر خود را می‌گذارد. مورد دیگر بحث برجام است؛ با اینکه برجام از ابتدا با شکست مواجه شد، اما یک اتفاق ناگوار به دلیل همین تحریف و فضاسازی‌ها که اسم آن را «آدرس‌های غلط» می‌گذارم، باعث شد تحریم از این موضوع تغذیه کند و موجب فریز کردن اقتصاد ایران شود؛

یعنی با این اقدام ابتدا حرکت‌ها و بسیاری از ظرفیت‌های ما را نابود کردند، مانند وضعی که در فردو و اراک به وجود آمد و به تعبیری موجب از چرخش انداختن سانتریفیوژهای ما شد و اقتصاد هسته‌ای ما را به شدت لطمه زد و پیشرفت‌های هسته‌ای ما را متوقف یا کند کرد؛ از این رو وضعیت بدی به وجود آورد و ما همه این هزینه‌ها را دادیم که تحریم‌ها برداشته شود، اما با جریان تحریف نه تنها برداشته نشد، بلکه توسعه پیدا کرد. نکته مهم این بود که این تحریم از یک جا تغذیه می‌شد که آن هم از بین بردن اقتصاد داخلی ما و ضربه زدن به رونق اقتصادی در داخل کشور بود.

در حالی که باید با عزم راسخ روی اقتصاد ملی خود تکیه می‌‌کردیم و نگاه‌مان را از خارج برمی‌داشتیم و به طور فزاینده ظرفیت‌های داخلی خود را تقویت می‌کردیم، همچنین مدل پیشنهادی رهبر معظم انقلاب را که اقتصاد مقاومتی بود، در دستور کار خود قرار می‌دادیم. اما دائما به امید فردای مبهم اقتصاد کشور را فریز کردیم و به اصطلاح اقتصاد کشور را شرطی کردیم که در نتیجه هر روز تحریم، فربه‌تر شد و زمینه‌های تحریم و تهدید در کشور ما توسعه پیدا کرد و اقتصاد ملی لطمه خورد و این را به ناکارآمدی نظام متصل کردند. شرطی شدن اقتصاد و منتظر ماندن اقتصاد برای فردای نامعلوم سبب شد ما ضربه‌های سختی از این موضوع بخوریم و رهبر معظم انقلاب فرمودند تأسف این است؛ در حالی که دشمن خلف وعده کرده و ما تمام تعهدات خود را انجام داده‌ایم، آنها این تعهدات را انجام ندادند و با تمام وقاحت و پرروریی این کار را انجام می‌دهند.

امروز ما شاهد یک اتفاق عجیب در دنیای سیاست هستیم، کسی که بیشترین ضربه را به جمهوری اسلامی وارد کرده، یعنی با خروج خود از برجام بیشترین ضربه را زده است، با جریان تحریف خود را ناجی اقتصاد ایران مطرح می‌کند. عده‌ای نیز با تحریف واقعیت‌ها تلاش می‌کنند این به اصطلاح داستان تلخ را واقعی جلوه دهند و بگویند امروز نشستن با ترامپ و مذاکره با او، راه حل برون رفت ما از مشکلات اقتصادی است. بعضی‌ها با تحریک اقتصاد ایران از این منظر که در حالت شرطی و انتظار فریز بماند، تلاش می‌کنند این را به جامعه القا کنند که جمهوری اسلامی چاره‌ای جز این ندارد که با ترامپ پای میز مذاکره بنشیند تا اقتصاد ایران از این وضعیت خارج شود.

نکته عجیب‌تر اینکه همانی که اقتصاد ایران را به این وضعیت انداخته و موقع عمل به تعهدات خود، به صورت قلدرمآبانه از برجام خارج شده است، امروز موضوع سازوکار ماشه را مطرح می‌کند. در واقع کسی که از برجام خارج شده و هیچ حقی دراین موضوع ندارد، امروز می‌خواهد از همه ظرفیت‌های برجام استفاده کند که عجیب است؛ یعنی علاوه بر اینکه هیچ آورده‌ای نداشته، می‌خواهد دریافت هم داشته باشد و از ظرفیت برجام علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند.

یک عده‌ای در داخل که عوامل مرعوب منفعلی هستند و به جای اینکه معتقد به غرب باشند، دیگر معتاد به غرب شده‌اندـ که اگر آن را به خود تزریق نکنند نمی‌توانند ظاهرا به حیات خود ادامه دهند و باید حتما یک پُک غرب‌پرستی بزنند و یک اعتقاد ذلت و خفت در مقابل غرب را مطرح کنند تا حال‌شان بهتر شودـ امروز جریان تحریف را مدیریت می‌کنند تا جمهوری اسلامی با مشکلات متعددی مواجه شود. امروز مهم‌ترین وظیفه ما این است که بتوانیم افکار عمومی را نسبت به جریان تحریف مطلع کنیم که اگر این تحریم پایه‌هایش زده شود، ظرفیت‌های داخلی به اقتصاد ملی و برنامه‌ریزی برای اقتصاد ملی معطوف خواهد شد. البته مشکل ما این است که متأسفانه سازوکار اجرایی کشور بعضا خود نیز درگیر پذیرش این تحریکات است و عزمی برای اینکه ظرفیت‌های ملی را برای توسعه و رونق اقتصادی ملی مطرح کند، جزمس نمی‌کند و به تعبیری ماشین اجرایی کشور هنوز برای اقتصاد مقاومتی و تقویت بنیان‌های اقتصادی کشور، استارت نخورده است. (‌پرویز سروری)
 

وارونه‌نمایی

در فضای سیاسی کشور دو تحریف اتفاق افتاده که خسارت‌های بسیاری را به کشور وارد کرده است؛ تحریف اول با این مسئله مرتبط است که اگر ما در عرصه اقتصادی دچار عقب‌افتادگی یا مشکل شده‌ایم، این موضوع یکسره ناشی از سیاست‌های خارجی و توانمندی واقعی طرف خارجی در اثرگذاری بر معادلات داخلی است. این تحریف به شمار می‌آید؛ چرا که جهان در اختیار دشمنان ما نیست و در عرصه خارجی و بسیاری از عرصه‌ها امکان فعالیت برای ما وجود دارد، کما اینکه بسیاری از کارها باید در فضای داخلی شکل بگیرد. گفتنی است، اقتصاد یک کشور هیچ گاه خارج از مرزها بسته نمی‌شود؛ بلکه توانمندی‌های داخلی سبب ایجاد آن می‌شود؛ برای نمونه با نگاهی به اقتصاد کشورهای ژاپن، چین، هند و آمریکا، درمی‌یابیم اقتصادشان در داخل کشورشان بسته شده است، البته باید برای تجارت خارجی یک تأثیری قائل باشیم؛ اما این نکته مطرح است که کشور چین اول ملتش را اداره می‌کند، بعد در عرصه تجارت خارجی می‌آید و عرصه‌های دیگری را فعال می‌کند.

در حالی که این مسئله در ایران به این صورت ترجمه می‌شود که ما اساساً بدون تجارت خارجی و باز بودن راه تجارت خارجی نمی‌توانیم زندگی کنیم و باید مسائل خارجی را حل کنیم. تحریف دیگر این است که توانمندی دشمنان در بستن مسیرهای خارجی روی ما را فوق‌العاده نشان می‌دهند.  تحریف دیگری که در محیط داخلی اتفاق می‌افتد، در زمینه مسائل گذشته انقلاب است که عده‌ای با پوشاندن حقیقت تلاش می‌کنند یک فضای غیرواقعی و ساختگی را به مثابه فضای واقعی حاکم کنند. برای نمونه، بسیاری از جریان‌های داخلی، مبدأ دشمنی آمریکا با ایران را تسخیر لانه جاسوسی معرفی می‌کنند و می‌گویند اگر ما لانه جاسوسی را تسخیر نکرده بودیم و سیاست‌های تندی را علیه آمریکا اتخاذ نمی‌کردیم، مشکلات بعدی پیش نمی‌آمد و تا امروز درگیر مشکلات نبودیم.

در حالی که اینها باید جواب بدهند که اصلاً ما به چه دلیل لانه جاسوس را گرفتیم؟! همه ملت ایران نیز آن را تأیید کردند و امام(ره) هم از آن به مثابه انقلاب بزرگ‌تر از انقلاب اول یاد کردند. در واقع، چرایی این موضوع را بیان نمی‌کنند و نمی‌گویند که در همان روزها و ماه‌ها و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، آمریکایی‌ها توطئه‌های رنگارنگی را برای براندازی نظام ایران دنبال کردند و نمی‌گویند که اساساً آمریکایی‌ها همه تلاش خود را برای اینکه انقلاب ایران پیروز نشود، به کار بستند و مشغول زد و بند علیه انقلاب اسلامی بودند. ضروری است با افشاگری درست و بیان صحیح حقایق با این تحریف‌ها مقابله کرد. در این راستا،مسئولان باید در مقابل انحرافاتی که مطرح می‌شود، حقیقت را بیان کنند. نقش رسانه‌ها در این زمینه خیلی مهم است و در واقع می‌توان گفت بار افشاگری و روشنگری حقیقت، روی دوش رسانه‌هاست. (دکتر سعدالله زارعی)
 

شــگـردها

1- در دهه دوم قرن بیست‌ویکم، «جنگ ابزار» آرام آرام در حال تبدیل شدن به «جنگ افکار»است و مهم‌ترین وسیله در این حوزه، «رسانه‌ها» هستند که می‌توان گفت هدف آنها نیز جنگ شناختی است؛ یعنی تأثیرگذاری روی دیدگاه‌ها، باورها و اعتقاداتی که افکار عمومی دارند. بنابراین، به صورت کلی سه نوع جریان را بر ضد جمهوری اسلامی شاهد بودیم.
 
2- جریان «تهدید»: دشمنان همواره جمهوری اسلامی را از این موضوع می‌ترساندند که ممکن است عملیات نظامی انجام دهند. جمهوری اسلامی ایران از این حوزه با سربلندی بیرون آمد، به گونه‌ای که امروز به یک مصونیت بازدارندگی راهبردی رسیده است. جنگ هشت ساله حزب بعث عراق بر ضد جمهوری اسلامی، تجاوز آمریکا در طبس و کودتاهای مختلف همه با شکست و ناکامی مواجه شد.
 
3- جریان تحریم بود که دشمنان در این حوزه تلاش کردند با تحت فشار قرار دادن معیشت، مردم را بر ضد حکومت بشورانند یا به گونه‌ای اقتصاد کشور را دچار اختلال کنند؛ اما این موضوع نیز کم و بیش با مشکل مواجه شد و آمریکایی‌ها و غربی‌ها نتوانستند آن راهبرد مورد نظر خود را به سرانجام برسانند.
 
4- درمرحله سوم، هر دو موضوع را توامان پیش ببرند، کوشش کردند تا از یک جریانی به نام «تحریف» استفاده کنند. در حقیقت، بین جمهوری اسلامی ایران و نظام سلطه، جنگ اراده‌ها وجود دارد و غربی‌ها تلاش می‌کنند دو اتفاق بیفتد که یکی دادن آدرس غلط به مردم و دوم دستکاری دستگاه محاسباتی مسئولان است. آنها برای رسیدن به این اهداف از شگردهای متفاوتی بهره می‌برند. به عبارتی، آنها می‌خواهند مردم و مسئولان پیش از آنکه در میدان عملیات و در واقعیت دچار شکست شوند، ابتدا در ذهن و درون خود فرو بپاشند که اگر این اتفاق بیفتد آنها با کمترین هزینه بیشترین سود را می‌برند. برای نمونه، فردی می‌خواهد یک وزنه‌ای را بلند کند یا در مسابقاتی مثل المپیک شرکت کند، از همان ابتدا در ذهن خود دچار شکست می‌شود و وقتی وارد میدان مسابقه می‌شود و در برابر حریف قرار می‌گیرد، طبعاً به راحتی شکست می‌خورد؛ چرا که قبل از شکست در میدان، در ذهن خود شکست خورده  است.
 
5- این تحریف شناختی از طریق رسانه‌ها انجام می‌شود؛ در حال حاضر 264 شبکه فارسی‌زبان به صورت 24 ساعته در حوزه‌های گوناگون اعم از سیاسی، مذهبی، کودکان، فیلم و سریال، موسیقی، خانواده و حوزه‌های دیگر، برای ایجاد تحریف در ذهن افکار عمومی ما تلاش می‌کنند. شگردهای گوناگونی وجود دارد که یکی از آنها «فیلتر کردن» است؛ یعنی شما از این رسانه‌های بیگانه هیچ خبر مثبتی درباره جمهوری اسلامی نمی‌شنوید، بلکه همیشه خبرهای منفی داده می‌شود.
 
6- مسئله دیگر قطبی‌سازی در جامعه است؛ قطبی‌سازی یعنی اینکه ما در برابر دیگران حتماً شکست می‌خوریم و بازنده 100 درصدی همین رویداد هستیم که برای نمونه گاهی اوقات در چارچوب همین قضیه، یک مسئول می‌گوید ما در فلان حوزه قابل رقابت با دنیا نیستیم و یک مثال ساده و پیش افتاده برای تنها چیزی که می‌توانیم بسازیم، می‌زند، یعنی ما در حوزه رقابت بازنده هستیم.
 
7- از موضوعاتی که رسانه‌های بیگانه از آن استفاده می‌کنند، تعمیم‌دهی افراطی است؛ یعنی ممکن است فردی در یک حوزه‌ای دچار ناکامی شود که آن را به همه موارد تعمیم می‌دهند. ممکن است در ساخت مثلاً ساعت مشکل داشته باشید و شکست بخورید، اما در ساخت خودرو، هواپیما یا حوزه‌های دیگر توانمند باشید، اما آنها همان یک نقطه ضعف را می‌بینند و آن را به همه موضوعات تعمیم می‌دهند. نکته بعدی نتیجه‌گیری زودهنگام است؛ به این صورت که اگر یک سیاست اعمال شده‌ای با مشکل مواجه شود، بلافاصله می‌گویند این سیاست غلط است و در واقع شما را به نتیجه‌گیری زودهنگام وادار می‌کنند تا نتوانید آن را دنبال کنید.

بعضی از موضوعات فرض‌های بازدارنده است، یعنی برای مخاطب چنین القا می‌کنند که برای نمونه اقتصاد ایران فروپاشیده است؛ این فرضی است که در ذهن آنها شکل گرفته است و چون این فرض را تکرار می‌کنند، می‌بینید که افکار عمومی هم دائماً می‌گویند اقتصاد ما فروپاشیده و با بحران مواجه است، البته ممکن است در یک یا دو حوزه این اتفاق بیفتد؛ در حال حاضر در حوزه‌های سلول‌های بنیادین، توان دفاعی موشکی، ساخت پهپادها، انواع سلاح، تجهیزات دفاعی، ساخت سانتریفیوژ، حوزه هسته‌ای و بسیاری موارد دیگر در حال حرکت در لبه دانش جهانی هستیم، اما چنین القا می‌کنند که ایرانی‌ها در هیچ زمینه‌ای نمی‌توانند مثبت حرکت کنند.
 
8- نکته بعدی، برچسب‌زنی است؛ یعنی وقتی به یک فرد یا دستگاهی برچسب منفی زده می‌شود، به مرور سبب می‌شود اعتماد دیگران به آن فرد یا دستگاه از بین برود و گاهی اوقات این برچسب‌ها برای جامعه بسیار تعیین‌کننده است؛ برای نمونه اگر به مجرد ورود یک استاد دانشگاه در کلاس، یکی از دانشجوها بگوید این استاد سواد ندارد یا کم‌سواد است، سایر دانشجوها تا آخر ترم همیشه با این ذهنیت مواجه هستند و باید یک ترم طول بکشد تا او بتواند خود را به دانشجوها ثابت کند یا حتی ممکن است نتواند این کار را انجام دهد. به هر حال ده‌ها شگرد دیگر در رسانه‌ها وجود دارد.

9- برای مقابله با شگردهای جریان تحریف دو موضوع، کلید این قضیه است. یکی اینکه قبول کنیم این مشکلات برای همه انسان‌ها وجود دارد و برای کشور یا فردی متفاوت است؛ به عبارتی در برابر مشکلات مقاومت کنیم. برای نمونه در حال حاضر بیماری کرونا همه جهان را فرا گرفته است که ناامید شدن، اولین اثر موضوع تحریف است. برای نمونه اگر به فرد مبتلا به کرونا، همان روز اول بگویند احتمال بهبود شما صفر درصد است، مسلم است که از همان لحظه اول ناامید می‌شود؛ بنابراین ممکن است خود به خود توانمندی‌اش را در مقابل بیماری از دست بدهد و از نظر روانی نیز ممکن است فرو بریزد، یا برای نمونه اگر در نتیجه جواب آزمایش فردی به او بگویند به سرطان مبتلا شده است، ممکن است سطح ایمنی این فرد پایین بیاید؛ از این رو مقاومت است که ما را نسبت به آینده امیدوار می‌کند.
 
10- نکته دیگر در برخورد با جریان تحریف، ضرورت بصیرت عمومی است؛ یعنی افزایش بصیرت فردی و گروهی که اگر این اتفاق بیفتد و ما شگردهای دشمن را بدانیم و نسبت به این موضوع علم داشته باشیم که آنها با چه اهدافی این خبرها را منتشر می‌کنند یا چرا موضوعات را تحریف می‌کنند، می‌توانیم با این جریان مقابله کنیم. بنابراین با دو ابزار «مقاومت» و «بصیرت»، زمینه مقابله جدی با موضوع تحریف، که از طریق رسانه‌های وابسته به نظام سلطه صورت می‌گیرد، فراهم می‌شود. (حسن عابدینی)
 

راه غــلـبـه، فاش کردن ماهیت

جریان «تحریف» تکمیل‌کننده جریان «تحریم» ملت ایران است و هدف نهایی آن، دادن آدرس غلط به ملت ایران است. برای نمونه، اگر ما امروز به دلیل ضعف در حوزه تولید، مشکلات مدیریت اقتصادی و مسئله فساد، با مشکلات اقتصادی روبه‌رو هستیم؛ جریان تحریف این‌گونه وانمود می‌کند که علت این مشکلات، ارتباط نداشتن با آمریکا و داشتن انرژی هسته‌ای یا موشکی است.  متأسفانه، در این سال‌ها جریان تحریف خیلی فعال بوده و گاهی توانسته است فهرست یا فرد مورد نظر خود را از صندوق رأی بیرون بیاورد؛ لذا باید مراقب باشیم جریان تحریف افکار عمومی را فریب ندهد. مأموریت نهایی جریان تحریف گرفتن زمین برای دشمن بدون اسلحه است؛ از این رو با جنگ نرم تلاش می‌کند اراده و ایمان مردم ما را سست کرده و در حقیقت نوعی تفکر لیبرالی غربی را بر کشور ما حاکم کند.

در این بین، راهکار مقابله ما با این جریان مسئله «تبیین» است. جریان تحریف به پشتیبانی دلارهای آمریکایی، ناوها و موشک‌های فرهنگی‌ـ رسانه‌ای آمریکایی و غربی به طور شبانه‌روزی تلاش می‌کند تا جای شهید و جلاد، خوب و بد، خیر و شر و حق و باطل را تغییر دهد که باید مراقب باشیم و روشنگری کنیم. ما باید با اینها یک مقابله هوشمندانه و نرم داشته باشیم و در مقابل جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی آنها منفعل نباشیم و فعالانه عمل کنیم. بهترین دفاع هم حمله است و باید به مبانی غرب و ظلم بزرگ غرب به ملت‌ها به ویژه ملت ایران حمله کنیم و ماهیت جریان تحریف را، که به نوعی خواسته یا ناخواسته، مزدور و نوچه آمریکایی‌ها داخل ایران هستند، برای همه و افکار عمومی فاش کنیم و نگذاریم این جریان نبض تریبون‌ها و رسانه‌ها را به دست بگیرد و دوباره بخواهد تأثیر بگذارد. (ابراهیم رضایی)
 

مسئولان و مردم کنار یکدیگر

جریان «تحریف» درصدد است از وضعیت موجود کشور در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی به نوعی ناامیدی در مردم به وجود آورد و مردم را در مقابل نظام حاکم به اعتراض وادار کند.  مباحث جریان تحریف با رسانه‌های قوی و با استفاده از فضای مجازی، به طور عمده در خارج از کشور تولید و ساماندهی می‌شود. این در حالی است که مردم ما فکر می‌کنند فضای مجازی بومی است و مطالب آن از داخل ایران تهیه می‌شود. البته جریان هایی نیز در داخل به این وضعیت کمک می‌کنند و با جریان خارجی همسو هستند که گاهی با ادبیات دیگر این کار را انجام می‌دهند.

آنها درصدد هستند ذهن مردم را نسبت به اینکه به کجا دارند می‌روند و نسبت به آینده کاملاً مبهم کنند و مردم را از وضعیت موجود دلخور و ناراضی کنند؛ در این وضعیت می‌توان گفت، این حرکتی است که هم جریان خارجی و هم جریان داخلی در کنار هم هستند. برای مقابله با جریان تحریف راه‌های گوناگونی وجود دارد؛ در مرحله اول مسئولان باید توجه داشته باشند بزرگ‌ترین عاملی که می‌تواند با این جریان مقابله کند، کارآمد بودن حکومت و مدیران کشور است. مرحله دوم این است که مسئولان از هر گونه تنازع و تقابل‌های داخلی بین نهادهای حکومتی بپرهیزند. نکته دیگر این است که مدیران در اظهارات و اعلام مواضع خود بسیار دقت داشته باشند؛ زیرا این جریان همواره درصدد است تا از کوچک‌ترین بیانات مسئولان سوء استفاده کند، بنابراین حتی مسئولان در شهرستان‌های کوچک نیز باید مراقب اظهارات خود باشند.

نکته دیگری که باید مسئولان به آن توجه داشته باشند، این است که با فضای رسانه‌ای آشنا باشند و مشاوران امینی در فضای رسانه‌ای در کنار خود داشته باشند؛ زیرا بیانات آنها می‌تواند در فضای مجازی تأثیر منفی یا مثبت داشته باشد. برای نمونه، طی یک ماه گذشته چند مورد بی‌توجهی برخی مسئولان قوه قضائیه در این زمینه التهاب‌آفرینی کرد، در حالی که اصل موضوع کاملاً مسئله پیش‌پاافتاده‌ای بود؛ اما به سرعت توانست دستاویز دیگران در فضای مجازی قرار گیرد. مورد دیگر در راهکارهای مقابله با جریان تحریف، نقش مردم است؛ مردم ما باید توجه کنند که در حال حاضر در چه وضعیتی قرار داریم و اینکه باور داشته باشند بخشی از این فضاسازی‌ها، تصنعی است و حتی در خارج از کشور تولید می‌شود و در فضای مجازی ما قرار می‌گیرد. به نظر بنده اگر مردم به این نکات توجه داشته باشند و ناامیدی را از خود دور کنند، می‌تواند خیلی مؤثر باشد. (ناصر ایمانی)
 

فرصت‌سازی تهدید!

شناخت جریان «تحریف» یک اصل کلیدی و راهبردی برای بیرون‌رفت از وضع موجود و تقویت انقلاب است. بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان درباره موضوع تحریف، روی دیگر سکه‌ای بود که به طور غیرمستقیم مانع ظهور و بروز ویژگی‌های انقلاب است. البته برخی مسئولان در صحبت‌های خود موضوع تحریف را به نفع خود مصادره کرده‌اند که این هم یکی از نکات مورد بحث است. در واقع این‌گونه صحبت‌ها فروکاستن از یک مفهوم معرفت‌شناسانه است. وقتی از تحریف سخن به میان می‌آوریم، یعنی می‌خواهیم از قلب واقعیت بگوییم، وقتی برخی‌ها انقلابی بودن را با افراطی‌گری مترادف می‌دانند و مسئله خوداتکایی و توجه به ظرفیت‌های داخلی را به سرمایه‌گذاری خارجی و تعامل با دنیا موکول می‌کنند، اینها تحریف است. بعضی‌ها می‌گویند دوره انقلاب گذشته است و ما باید با جهان امروز هماهنگ شویم. آنها مفهوم انقلاب را فقط یک حادثه تاریخی دیده‌اند؛ نه یک مسیر، راه و اندیشه و انقلابی بودن را با روزآمد بودن در تضاد می‌دانند که همه این مباحث جنبه‌های معرفت‌شناختی دارد.

در واقع، جریانی که طی چهار دهه گذشته همواره در متن و بطن حکومت بوده و به ملت هزینه تحمیل کرده، وقتی پای کار می‌آید، پاسخگو نیست؛ اما انگشت اتهام را به سمت کسانی می‌برد که در حاشیه بوده‌اند و در فراز و فرودها و پیچ‌های سخت انقلاب نقش ایفا کرده‌اند و دیده هم نشده‌اند، اما با اندیشه و اعتقاد خود در این مسیر حرکت کرده‌اند که در این موضوع جناح راست و چپ هم فرق نمی‌کند. اگر بخواهیم جریان تحریف را به شکل دقیق مفهوم‌شناسی کنیم، باید نوعی رفتارشناسی داشته باشیم؛ اگر رفتار نخبگان سیاسی و جریان‌های سیاسی از انقلاب تا امروز را در حوزه معرفتی و میدانی در نظر نگیریم، مطالبه رهبر معظم انقلاب در زمینه بحث تحریف‌شناسی مانند موضوعات دیگر به حاشیه رفته و به فراموشی سپرده خواهد شد. نقش رسانه‌ها در مقابله با جریان تحریف بسیار مهم است؛ چراکه رسانه‌ها به موضوعات اجتماعی نیز توجه می‌کنند و زبان مطالبه‌گر جامعه و به ویژه رهبر معظم انقلاب هستند.

رسانه‌ها باید جامعه را با مفاهیم ملی و مفاهیمی که می‌تواند مشارکت اجتماعی را بالا ببرد و به هم نزدیک کند، آشنا کنند؛ یعنی وقتی به حوزه‌ای ورود کرده و درباره آن صحبت می‌کنند، باید از همه زوایا آن موضوع را بررسی کنند تا هر چه بیشتر جان مطلب و کارکرد آن روشن و مشخص شود. برای نمونه، تحریف موضوعی نیست که فقط رهبر معظم انقلاب درباره آن گله و سخنرانی کرده باشند و باید در حوزه‌های میدانی و سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری‌ها مشخص شود که تحریف چیست، تحریف‌گر کیست و چه موضوعی تحریف شده است. اگر رسانه، دشمن را با تعابیر و مطالب خود دوست معرفی کرد، یعنی تحریف‌گری کرده است.

برای نمونه، زمانی به افرادی که از دشمنی آمریکا نام می‌بردند می‌گفتند توهم توطئه دارید و سعی می‌کردند آمریکا را به سیمای دوست در بیاورند و کسی هم که از دشمنی آمریکا حرف می‌زد، می‌گفتند متوهم است و این موضوع واقعیت ندارد، حتی در دولت یازدهم سعی کردند در خیابان‌ها شعارهای ضدآمریکایی را پاک کنند. در واقع شعار «مرگ بر آمریکا» را به یک موضوع تاریخ مصرف گذشته تبدیل کردند که با نگاهی به این مسائل متوجه تحریف آن می‌شوید. بنابراین کار رسانه این است که همه ابعاد آن را در مباحث کارشناسی مشخص کند و هراس هم نداشته باشد و حرف خود را بزند.بحث ما این است که اتفاقاً گفتمان ما یک گفتمان کاملاً واقع‌بینانه است و با شرایط نظام بین‌الملل و وضعیت کنونی کشور که با کلی پیچیدگی و دشواری همراه شده است، انطباق بیشتری دارد.

به عبارتی، اگر قرار است از این ورطه خارج شویم و مشکلات جامعه را حل و فصل کنیم، جز توسل به اندیشه، تفکر و گفتمان انقلاب راه دیگری نیست. بنابراین، «رسانه» نقش کلیدی دارد؛ چرا که مردم در حال حاضر کمتر کتاب می‌خوانند و بیشتر به فضای مجازی و رسانه‌ها رو آورده‌اند و لذا رسانه‌ها باید با همدیگر در تعامل باشند و اندیشه خود را به نوعی وزن بدهند. فضای مجازی و اینترنت، هم فرصت و هم تهدید است که همه از آن استفاده می‌کنند و همانطور که دشمن در این فضاست، باید افراد ولایت‌مدار، انقلابی و معتقد نیز وارد این فضا شوند و مقابل تحریفگران قرار بگیرند. اگر آنها لشکر دارند، ما الحمدلله نیز لشکر داریم، در واقع فضایی بین حق و باطل و بین سکولار و دنیاطلبان و کسانی است که باور توحیدی داشته و معتقد هستند باید کارکرد دین را در عرصه اجتماعی نیز وارد کرده و بر آن مبنا جامعه، کشور و حکومت را اداره کنیم.(ابوالفضل ظهره‌وند)